شخصی به نام پل یک دستگاه اتومبیل سواری
به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که پل از اداره اش
بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم می
زد و آن راتحسین می کرد. پل نزدیک ماشین که رسید پسر پرسید: ” این ماشین
مال شماست ، آقا؟”